سفارش تبلیغ
صبا ویژن



؟یک ؟سؤال؟ - کبوتر خسته






درباره نویسنده
؟یک ؟سؤال؟ - کبوتر خسته
جویبار
کبوتری هستم زیبا.به وسعت آفرینش زندگی کردم. وچه ها که من دیده وشنیده ام. خسته ام. خسته ام از این همه جهل. این همه جهل از برترین مخلوق آفرینش(برداشت شخصی نشه!لطفاَ!!! بعداَ توضیح میدم.) این درد دل کبوتر بود.اما من جویباری هستم که به دنبال حقیقت در جریانم.
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
مقدمه


لینک دوستان
مثلث یک ضلعی
پراکلیتوس آمده
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
؟یک ؟سؤال؟ - کبوتر خسته

آمار بازدید
بازدید کل :12186
بازدید امروز : 19
 RSS 

   

همیشه شنیده بودم،که انسانهای بزرگ را(اونایی که خیلی خوبن و مردم هم خیلی دوستشون دارند)خدا میفرسته تا کمک حالِ مردم باشند.

 اینکه جایگاه این آدما چیه، شاید در وهل? اوّل خیلی برام مهم نبود.مهم خدایی بودنشون بود.

بزرگتر که شدم فهمیدم هرچی مقامشون بالاتر باشه،مسؤولیّتشون سنگین تره.مثلاً یه مُعتمِد،تو یه محله،میتونه نمایند?کوچیکی باشه،برای تسکین دردای مردم؛

 عَوَضِش یه پیامبر،بزرگترین مسؤولیّت رو از طرف خدا داره.

(...ومن همچنان بزرگتر میشدم؛سؤالام هم نیز)

نمیدونم چرا؛ولی همیشه یه حسّی تو آدما هست که دلشون میخواد به اونا خدمت کنن. یعنی یه جورایی غلامیشون رو بکنن.

 بعضیامون هم که این حس توشون قوی تره دلشون میخواد جونشون رو به خاطر اونا فدا کنن.و همش هم به خاطر اینه که خیلی خوب و دوست داشتنی اند. (حالا وقت اون سؤالست که مثل خودم بزرگه!)

چیزی که من نمیتونم باور کنم(نه عقلاً ونه حسّاً) اینه که یه کسی،با بهترین و بزرگترین صفاتی که یه نفر میتونه داشته باشه،مثل: عظمت،پاکی،رأفت،بردباری،کرامت،احسان،سخاوت و...،

میاد وفدای گناهای آدما میشه(اوج ابهام اینجاست؛که فدای خود آدما نمیشه،بلکه فدای گناهاشون میشه)

منم واسه همین این وبلاگ رو زدم تابه یه جواب درست و درمون برسم؛وبه شما هم بگم؛که اصلاً این حرف درسته یا نه؟



نویسنده » جویبار » ساعت 5:40 عصر روز یکشنبه 89 تیر 20